------------
http://s9.picofile.com/file/8271145434/shohadaa.3gp.html
--------------------------شاعر : محمد حسن لقمانی بهابادی
شعر یادواره شهدا بهاباد
وطن دیدی که بر ما دسته دسته
گل آوردند گلهای خجسته
پرستوهای عاشق کوچ کردند
به میهن جمله با بال شکسته
مزین شد دیار ما به آنان
که از بند هوای نفس رسته
در فیض شهادت را گشودند
در دنیا به روی خویش بسته
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
به « مقصودی »که تا مقصد رسیده
کمر از هجر دیدارش خمیده
« امینی پور» سردار سپاه بود
چو او سردار کس دیگر ندیده
«ملکپور » آن گل خوشبوی میهن
که در باغ شهادت آرمیده
بگو گلهای باغ مصطفی را
کدامین دستها از شاخه چیده
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
« بهابادی » بهاباد از تو روشن
« رفیعی »بر تنت سد پاره جوشن
دلاور های در خون خفته ما
گل آلاله های باغ میهن
کجا «دهقان »و «حداد »و «مطیعی »
لباس سرخ خون کردند بر تن
دریغ از « هوشمند » هوش بردار
که می جنگید چون شیر تهمتن
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
«علیاصغر» «علیاکبر» «محمد»
به حق «مهدی»آن سردار سرمد
همه از تیرهی پاک جلیلی
به خون کردند یاری دین احمد
رشید و سرفراز از جان گذشته
همه ایثار کرده بیش از حد
به بزمِ رزم در خط مقدم
صفی بسته چو آهن قرص و ممتد
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
ببوسم پای مردان خدا را
ببویم لاله های کربلا را
«جلال کاظمی» با «قنبری» دوش
به خون شستند خاک جبههها را
«امینی» «کارگر» «بوالقاسمی» ها
به سر کردند یاری مصطفی را
شنیدم «زینلی» با صوت قرآن
معطر کرده دشت نینوا را
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
به «اسماعیلی» آن سرو تناور
که در خون کرده جسم خود شناور
خدایا «عابدی» عابدترین بود
همو سردار بی باک دلاور
«محمدی» شهید اولین بود
چه خوش نوشید آب از حوض کوثر
رشادتهای ایشان گر نبینی
نخواهی کرد حرف از بنده باور
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
دلاور «عالمی» ای ماه تابان
به مولایت علی گشتی تو مهمان
به «صادقزاده» گو آن صادق عشق
که شد خورشید از رویش فروزان
«نظری» را نظر کردیم و دیدیم
که همچون گوهری پر نور و رخشان
نظر دارد به وجهالله این را
به ما گفته است آن پیر جماران
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
«زمانی» لشکر کفر از تو دلگیر
ز تیرت کفر در خاکش زمینگیر
«غنیپور» ای دلاور مرد پیکار
به دشمن تاختی چون شیر نخجیر
الا « دهقان»که همنام حسینی
لباست دوخته بر تن به صد تیر
خدایم گفته از اهل بهشتی
قسم خوردست بر زیتون و انجیر
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
«غنیزاده» غنای دین اسلام
به خاک افتادهای از تیر صدام
میان دجلهات بی آب کشتند
نمیآید جز این از بعث بد نام
الا ای«یوسفی» چون یوسف مصر
به میهن آمدی گشتی تو آرام
اگر یوسف پدر را روشنی داد
تو کردی چشم بابا تیره چون شام
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
دلاور «حاتمی» گشتی تو پرپر
ز تیغ ترکش بعث ستمگر
میان دشت خونین شلمچه
به خون غلطیدی ای ماه منور
ز بس از صورتت خونابه آمد
شدی همچو هلال ماه احمر
کشیدی پر تو از این خاک و رفتی
چو مرغی زین قفس تا جای دیگر
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
شهیدی آمده «گمنام» و بی سر
بسان دیگران گلهای پرپر
غریب و خسته و تنها و مهجور
سبکبال و سرافراز و دلاور
به خون غلطیده «گنجی» در دل خاک
به دستش ساغری از آب کوثر
که آبش داده گنجی را در آن حال
گمانم داده بر دستش پیمبر
شهیدان زنده اند الله اکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
http://www.talinews.ir/2016/09/11
-------------------=======
فایل اصلی موجود است
ddddd12.mihanblog.com