فضائل امیرالمؤمنین(علیه السّلام) از منظر روایات
سؤال: فضائل امیرالمؤمنین(علیه السّلام) از دیدگاه روایات اهل سنت چگونه است؟
جواب: روایات زیادى در مورد فضائل اهل بیت(علیهم السّلام) بیان شده که در ذیل به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1 ـ حدیث نور
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «کنت أنا و على بن ابی طالب(علیه السلام) نوراً بین یدی الله قبل أن یخلق آدم باربعة آلاف عام، فلمّا خلق آدم قسّم ذلک النور جزئین. فجزء أنا وجزء علىّ»؛(1) «من و على بن ابى طالب نورى واحد نزد خداوند متعال بودیم، چهار هزار سال قبل از آن که خداوند حضرت آدم را خلق کند، بعد از خلقت آدم آن نور را به دو جزء تقسیم نمود: جزئى من و جزء دیگر آن علىّ است.»
این حدیث را هشت نفر از صحابه، هشت نفر از تابعین، و بیش از چهل نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند.
2 ـ حدیث «أحبّ الخلق»
امام على(علیه السّلام) کسى است که طبق نصّ نبوى: «أحبّ الخلق إلى الله» است.
ترمذى به سند خود از انس بن مالک نقل مى کند: «کان عند النبى(صلى الله علیه وآله) طیر فقال: اللّهمّ ائتنى بأحبّ خلقک الیک یأکل معى من هذا الطیر، فجآء علىّ فأکل معه»؛(2) «مرغ بریانى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود. عرض کرد: خدایا! محبوب ترین خلق نزد خودت را نزد من بفرست تا با من در این غذا شرکت کند. در این هنگام على(علیه السلام) وارد شد و با او در غذا شرکت کرد».
این حدیث صحیح را نُه نفر از صحابه، نود و یک نفر از تابعین، و پنجاه نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند. هفت نفر از آنان نیز درباره این حدیث کتاب تألیف نموده اند و گروهى از آنان نیز حدیث را از مسلّمات دانسته اند؛ مانند: مسعودى در «مروج الذهب»،(3) ابن عبد البرّ در «الاستیعاب»، محمّد بن طلحه شافعى در «مطالب السؤول»،(4) صفورى در «نزهة المجالس» و فضل بن روزبهان در «ابطال الباطل».
3 ـ امام على(علیه السلام) میزان ایمان و نفاق
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «لا یحبّ علیّاً إلاّ مؤمن ولا یبغض علیّاً إلاّ منافق»؛ «دوست ندارد على را مگر مؤمن و مبغوض ندارد على را مگر منافق.»
این مضمون را هشت نفر از صحابه، و حدود چهل نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند، مانند مسلم در «صحیح»،(5) ترمذى در «صحیح»،(6) احمد در «مسند»(7) و ابن ماجه در «سنن».(8)
4 ـ امام على(علیه السلام) برادر معنوى پیامبر(صلى الله علیه وآله)
جابر بن عبدالله و سعید بن مسیّب مى گویند: «إنّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) آخى بین اصحابه، فبقى رسول الله(صلى الله علیه وآله) و ابوبکر و عمر و على(علیه السلام)، فآخى بین ابى بکر و عمر و قال لعلى: أنت أخى و أنا أخوک»؛ «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بین اصحابش عقد اخوت بست و تنها رسول خدا، ابوبکر، عمر و علىّ باقى ماندند، آن گاه بین ابوبکر و عمر عقد اخوت بست و سپس به على(علیه السلام) فرمود: «تو برادر من و من برادر تو ام.»
این حدیث را چهارده نفر از صحابه، و حدود چهل نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند؛ امثال: ترمذى در صحیح(9)و حاکم در مستدرک.(10)
5 ـ امام على(علیه السلام) و باز بودن درب خانه او به مسجد
احمد بن حنبل از زید بن ارقم نقل مى کند: «کان لنفر من الصحابه أبواب شارعة فی المسجد، فقال رسول الله(صلى الله علیه وآله): سدّوا هذه الأبواب الاّ باب على. فقال بعضهم فیه. فقال(صلى الله علیه وآله): و الله ما سددت شیئاً و لافتحته و لکن أمرت بشىء فاتبعته»؛(11)«گروهى از اصحاب، درهایى را ازمنزلشان به مسجد باز نموده بودند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: همه درها بسته شود، غیر از درب خانه على. برخى از مردم سخنانى گفتند، آنگاه فرمود: من درب ها را از جانب خود نبستم و باز نگذاشتم، بلکه مأمور شدم و به مأموریتم عمل نمودم.»
ترمذى نقل مى کند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «سدّوا الأبواب کلها الاّ باب علىّ»؛(12) «همه درب ها را به مسجد، ببندید، جز درب خانه على».
این حدیث را حدود دوازده نفر از صحابه و سى نفر از علماى عامه نقل کرده اند.
6 ـ امام على(علیه السلام) و ردّ شمس
ابوهریره مى گوید: «نام رسول الله(صلى الله علیه وآله) ورأسه فى حجر علىّ، ولم یکن صلّى العصر حتى غربت الشمس، فلما قام النبى(صلى الله علیه وآله)دعا له فردّت علیه الشمس حتى صلّى، ثم غابت ثانیة»؛(13) «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حالى که سرش در دامان على(علیه السلام) بود خوابید، و ایشان نماز عصر را نخوانده بود که خورشید غروب کرد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) که بیدار شد براى او دعا کرد، خورشید بازگشت، على(علیه السلام) نماز عصر را در وقت خود به جاى آورد، آن گاه خورشید بازگشت».
این حدیث را نُه نفر از صحابه، و چهل نفر از علماى عامه نقل کرده اند که ده نفر از آن ها درباره این حدیث کتاب تألیف نموده، حدود سیزده نفر نیز آن را تصحیح کرده اند؛ امثال: ابوجعفر طحاوى،(14) طبرانى،(15) بیهقى،(16) هیثمى(17) و قسطلانى.(18)
7 ـ امام على(علیه السلام) و ابلاغ سوره برائت
ابو رافع مى گوید: «بعث رسول الله(صلى الله علیه وآله) ابابکر بسورة «برائة» الى الموسم، فأتى جبرئیل فقال: انّه لن یؤدّیها عنک الا انت او رجل منک. فبعث علیاً فى اثره حتّى لحقه بین مکّة و المدینة، فأخذها و قرأها على الناس فى الموسم»؛(19) «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ابوبکر را براى ابلاغ سوره برائت به مکه فرستاد. جبرئیل بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شد و گفت: سوره را یا باید خودت ابلاغ کنى یا کسى که از توست. پیامبر(صلى الله علیه وآله) علىّ(علیه السلام) را به دنبال او فرستاد. على(علیه السلام) بین مکه و مدینه به ابوبکر رسید، سوره را از او گرفته و بر مردم قرائت نمود».
این حدیث را هفتاد و سه نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند که برخى از آنان عبارت اند از: احمد بن حنبل در مسند،(20) ابن ماجه در سنن،(21) و ترمذى در صحیح.(22)
8 ـ امام على(علیه السلام) مولود کعبه
حاکم نیشابورى مى گوید: «قد تواترت الأخبار أنّ فاطمة بنت أسد ولدت أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب ـ کرّم الله وجهه ـ فى جوف الکعبه»؛(23) «در اخبار متواتر آمده است که فاطمه دختر اسد، امیرالمؤمنین على بن ابى طالب ـ کرّم الله وجهه ـ را داخل کعبه زایید».
این حدیث را هفده نفر از علماى اهل سنت نقل کرده، دوازده نفر به تواتر یا شهرت آن تصریح نموده و نه نفر نیز به اختصاص این فضیلت به امام على(علیه السلام) تصریح کرده اند.
9 ـ امام على(علیه السلام) و گرفتن لواء
بریده اسلمى، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود: «لأعطین اللّواء غداً رجلا یحبّ الله و رسوله و یحبّه الله و رسوله، فلمّا کان من الغد تطاول لها أبوبکر و عمر، فدعا علیّاً(علیه السلام) و هو أرمد فتفل فى عینیه و اعطاه اللواء، و نهض معه من الناس ما نهض»؛ (24) «فردا پرچم را به دست کسى خواهم داد که خدا و رسول او را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. روز بعد ابوبکر و عمر منتظر بودند که آن ها را صدا زند، ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله)علىّ(علیه السلام) را در حالى که درد چشم داشت صدا زد و آب دهان در چشم او مالید، آن گاه پرچم را به دست او داد و عده اى نیز با او حرکت کردند.»
10 ـ امام على(علیه السلام) اوّلین مسلمان و مؤمن
پیامبر(صلى الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام) فرمود: «انّه لأول أصحابى إسلاماً»؛(25) «علىّ اوّلین نفر از اصحاب من است که اسلام آورد».
11 ـ امام على(علیه السلام) اوّلین نمازگزار با پیامبر(صلى الله علیه وآله)
حاکم نیشابورى، به سندش از امام على(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «عبدت الله مع رسول الله(صلى الله علیه وآله) سبع سنین قبل أن یعبده أحد من هذه الأمّه»؛(26) «با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هفت سال قبل از دیگران عبادت کردم».(27)
منابع
1. تذکرة الخواص، ص 46.
2. صحیح ترمذى، ج 5، ص 595.
3. مروج الذهب، ج 1، ص 711.
4. مطالب السؤول، ص 42.
5. صحیح مسلم، ج 1، ص 120، ح 131، کتاب الإیمان.
6. صحیح ترمذى، ج 5، ص 601، ح 3736.
7. مسند احمد، ج 1، ص 135، ح 643.
8. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 42، ح 114.
9. صحیح ترمذى، ج 5، ص 595، ح 3720.
10. مستدرک حاکم، ج 3، ص 16، ح 4289.
11. مسند احمد، ج 4، ص 369.
12. سنن ترمذى، ج 5، ص 641.
13. الخصائص الکبرى ج 2 ص 324.
14. کشف الرمس، سیوطى، ص 29.
15. همان، ص 34.
16. همان.
17. مجمع الزوائد، ج 8، ص 279.
18. المواهب اللدنیة، ج 1، ص 358.
19. در المنثور، ج 3، ص 210.
20. مسند احمد، ج 4، ص 165.
21. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 44.
22. صحیح ترمذى، ج 5، ص 636.
23. مستدرک حاکم، ج 3، ص 550، ح 6044.
24. تاریخ طبرى، ج 3، ص 93.
25. مسند احمد، ج 5، ص 662، ح 19796.
26. مستدرک حاکم، ج 3، ص 112.
27. على اصغر رضوانى، دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات، ص 31.
---------------