به ddddd12 خوش آمدید

معرفی بهترین ها = گل نرگس بیا

به ddddd12 خوش آمدید

معرفی بهترین ها = گل نرگس بیا

آثار هشتگانه انتظار ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی

آن کسی که منتظر راستین حجت خداست، هماره در تلاش و تکاپوست تا فرهنگ ناب مهدوی از «علم» به «عین» آید و از گوش به آغوش؛ از این روست که هر متخصص فن آوری که در مکتب انتظار آموخته گردیده است، در ارائه صحیح تخصّص متعهّدانه، هیچ قصوری روا نمی دارد.
 

عقیق: نوشتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی دربار? «چیستی و آثار انتظار» را منتشر می کنیم.

امام عصر (عج) زمانی شناخته می شود که معنای خلافت الهی دانسته شود؛ زیرا خلیفة اللّهی برجسته ترین لقب انسان کامل است. (1)

ویژگی های انسان کامل

1. حقیقت انسان کامل را جز آفریدگار او و سایر انسان های کامل نمی شناسند. مقام شامخ انسان کامل، همان خلافت خداست که همه جا و در همه شئون به عنوان آیت کبرای خدا ظهور و حضور دارد و در همه مراحل از لطف و فیض خاص خدا برخوردار است. چنین موجودی گاه پیامبر و گاه امام است.

2. خلافت الهی، لباسی فاخر است که تنها زیبند? اندام ملکوتی انسان کامل است؛ حتی فرشتگان مقرّب از آن بی بهره اند.

3. تنها این انسان کامل است که در همه جا مظهر خداست.

4. ذات اقدس الهی برای نمایاندن چنین مقام والایی به دیگران، درود و سلام خویش را به عبارت های گوناگون متوجه تمامی شئون انسان کامل می کند.

5. فرج وجود مبارک امام عصر(عج) از بزرگ ترین آرزوهای پیروان مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام) است که سبب امید به آینده و حرکت و پویایی در جامعه اسلامی است. مهم، باور حتمی بودن ظهور و انتظار راستین برای تحقق آن است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بهترین عمل امّت را انتظار فرج از جانب خدای سبحان می داند: «أفضل أعمال اُمّتی انتظار فرج من الله (عزّ وجلّ)». (2) و اهل بیت (علیهم‌السلام)، برجسته ترین مصداق این عنوان کلّی را انتظار فرج وجود مبارک ولی عصر(عج) دانسته اند، چرا که برای انسان های مؤمن ظهور آن حضرت گشایش حقیقی است. (3)

6. حضرت عبدالعظیم حسنی (قدس ‌سره) فرمود: بر مولایم حضرت جواد الائمه (علیه‌السلام) وارد شدم؛ تصمیم داشتم از او بپرسم که آیا «قائم» شما همان مهدی است یا غیر او؛ پیش از آنکه سخن بگویم، فرمود: «ای ابا القاسم! قائم ما همان مهدی است که باید در زمان غیبتش منتظر او بود و در زمان ظهورش وی را اطاعت کرد و او سومین فرزند من است. قسم به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به پیامبری برگزید و امامت را به ما اختصاص داد، اگر تنها از عمر دنیا یک روز باقی باشد، خدای تعالی آن روز را به قدری طولانی می کند تا قائم ما ظهور و خروج کند و آن گونه که زمین از ظلم و جور پر شده است، آن را از عدل و قسط پر گرداند!؛ خدای سبحان کار او را در یک شب اصلاح می کند و اوضاع را به نفع او می گرداند، چنان که کار موسی علیه ‌السلام را در یک شب اصلاح کرد: موسی برای گرفتن شعله ای از آتش برای استفاده خانواده اش رفت؛ اما هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت رسیده بود؛ سپس امام جواد علیه‌السلام فرمود: بهترین اعمال شیعیان ما انتظار گشایش امور به دست آن حضرت است». (4)

برخی از آثار انتظار:

انتظار ظهور حضرت ولی عصر(عج) آثار و نتایج فراوان فردی و اجتماعی دارد از جمله:

1. امید به آینده

امید به آینده ای روشن که سهم بزرگی در حرکت ها، کوشش ها و تلاش های فردی و اجتماعی مردم دارد، یکی از آثار آن شمرده می شود و چه بسا یکی از جهات تأکید و توصیه انتظار در لسان عترت طاهرین علیهم‌السلام لحاظ همین فایده بوده است؛ آن گونه که امیر مؤمنان علی علیه‌السلام انتظار فرج را محبوب خدای سبحان دانسته و امید به رحمت خدا را از آثار آن معرفی می کند: آن حضرت فرمود: اِنتظروُا الفرج و لاتیأسوا من روح الله، فانّ أحبّ الأعمال إلی الله (عزّ وجلّ) انتظار الفرج (5) و حضرت سید الساجدین علیه‌السلام، انتظار فرج را از بزرگ ترین گشایش ها می شمارد: انتظار الفرج من أعظم العمل. (6)

2. اصلاحگرایی در عرصه های فردی و اجتماعی

آن کسی که منتظر راستین مصلح جهانی است، هم صالح است و نیز مصلح. چنین کسی با اقتدا به دعای مولای خویش از خدای سبحان چنین می خواهد: اللّهمّ! إنّا نرغب إلیک فی دولة کریمة، تعزّ بها الإسلام و أهله و تذلّ به النفاق و أهله و تجعلنا فیها من الدعاة إلی طاعتک و القادة إلی سبیلک. (7) این (کلام فوق) همان معنای بلندی است که امام معصوم علیه‌السلام بدان اشاره و در بیان وظیفه شیعیان در عصر غیبت می فرماید: علیکم بالدعاء و انتظار الفرج!. (8) چرا که اگر دعا ناظر به جنبه فردی و خودسازی تنها باشد، انتظار فرج قطعاً ناظر به هر دو جنبه فردی و اجتماعی یا به سخن دیگر، خودسازی و دیگرسازی است.

3. طلوع تلاش، پویایی و پیشرفت در تمام عرصه ها

آن کسی که منتظر راستین حجت خداست، هماره در تلاش و تکاپوست تا فرهنگ ناب مهدوی از «علم» به «عین» آید و از گوش به آغوش؛ از این روست که هر متخصص فن آوری که در مکتب انتظار آموخته گردیده است، در ارائه صحیح تخصّص متعهدانه، هیچ قصوری روا نمی دارد.

اگر امام صادق علیه‌السلام فرمود: لیعدنّ أحدکم لخروج القائم و لو سهماً... . (9) یعنی منتظر ظهور آن حضرت حتی یک تیر هم که شد، آماده باید کند... (این سخن) صبغه تمثیل دارد نه تعیین؛ زیرا متخصص نظامی، آمادگی رزمی وظیفه اوست و کارشناس اقتصادی، رسالتش تلاش برای حلّ تورم، رفع بیکاری، تعدیل تقاضا و عرضه، تقلیل فاصله رنج آور طبقاتی و تعطیل اسراف و اتراف و ترفّه است و مجتهد فقهی یا حقوقی یا سیاسی، عهده دار جهل زدایی و ایستادگی در برابر هجوم فرهنگی و در نهایت، تبیین و تعلیل و حمایت عالمانه از مبانی اعتقادی است.

4. تخلّق به فضائل نفسانی

آن کسی که به راستی امام خویش را موجود (حیّ و حاضر) می داند و او را مظهر «هُوَ بِکُلِّ شی ءٍ عَلیم» (10)، «هُوَ السَّمیعُ البَصیر» (11) و «هُوَ عَلی کُلِّ شی ءٍ شَهید» (12) می ‌شناسد، هماره خویش را در محضر خلیفه الهی و امام معصوم خود می داند، همان گونه که حضور خدای والا را در مرتبه ای بالاتر ادراک می کند و آن گاه بر اساس آموزه های اساسی قرآن در محضر خدای سبحان و خلیفه او حیا پیشه می کند و از درون و برون، خود را در مشهد حق و امام خویش دیده و از زشتی ها و معاصی دوری می کند و چنین انتظاری موجب تنزیه روح او شده، قلبش را نورانی می سازد.

5. آمادگی برای ظهور

مجموعه آثار تحرّک آفرین، امیدبخش و اصلاحگر انتظار راستین، منتظر صادق را بدان سوی رهنمون می شود که چون وقت ظهور ناپیداست، می باید همواره واجد شرایط و لوازم ظهور مهدی موجود موعود(عج) باشد و همین آمادگی و پرهیز از تسویف و تأخیر، در اصلاح فرد یا جامعه، در بارور شدن فکر فردی و عقل جمعی سهم بسزایی خواهد داشت.  (13)

6. استحقاق نگاه تشریفی اهل بیت(ع)

آن کسی که منتظر راستین امام عصر(عج) است بر اثر تخلّق به اخلاق الهی گَردِ حرام نمی گردد و جانش به گَردِ معصیت، غبار نمی گیرد و می کوشد در انجام دادن واجب و دوری از معصیت که در رأس آموزش های فرعی اسلام است، قصور و تقصیر روا ندارد. واجبات را عمل و از حرام ها دوری کند و فراخور توان خویش به انجام دادن مستحب و ترک مکروه نیز اهتمام ورزد؛ و چون چنین کند، مطلوب مولای خویش را به انجام رسانیده و مستحق عنایت خاص و نگاه تشریفی امام خویش و سایر عترت طاهره علیهم‌السلام خواهد شد.

7. شکوفاسازی اندیشه ها

اِثاره (جلوه‌گر ساختن) دفائن عقول و شکوفایی گنج های اندیشه انسان ها از برترین برنامه های وجود مبارک امام عصر(عج) است؛ همان گونه که در بسیاری از روایاتِ ظهور حضرتش به اوج گرفتن سطح آگاهی در عصر ظهور تصریح شده است. سیر طبیعی علوم از سویی و کوشش بی وقفه عُلَماء و صاحبان عقل و دانش و فرهنگ از سویی دیگر، سبب گسترش مباحث و معارف علمی و زمینه رشد فکر و شکوفایی اندیشه را فراهم می آورد. این حرکت و جنبش علمی که با تألیف کتاب یا سایر دستاوردهای علمی و فکری و به دست علما که سربازان واقعی و منتظران حقیقی امام عصر(عج) اند به وجود می آید، فتنه های برخاسته از خواسته های نفسانی برای خاموش کردن چراغ عقل را ناکام می گذارد و سبب تعالی اندیشه و دانش خواهد گشت. (14)

8. باریابی به مقام اعتماد

انسان منتظر که در پرتو یقین به حضور ذات اقدس الهی و ادراک محضر امام عصر خویش در میدان جهاد اوسط و اکبر به مبارزه با شیطان درون و بیرون قیام می کند، می تواند تا بدان پایه اوج گیرد که امام معصوم به منظور تجلیل از او و تشویق سایر صحابه به پژوهشگری و پرهیزکاری سخن او را در اثنای قول خویش یادآور می شود و از او سخن نقل کند؛ (15) چه بسا منتظران صالح و صادق حجت منتظر(عج) که خویش را در عرصه جهاد اوسط و اکبر پرورده و به بارگاه قبول اهل بیت علیهم ‌السلام باریافته اند و مشمول نظر? رحیمی? آنان گردند.

*پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی

پی نوشت:

(1)- امام مهدی (عج) موجود موعود، ص 115.

(2)- کمال الدین، ج 2، ص 357؛ بحار الانوار، ج52، ص 128.

(3)- امام مهدی (عج) موجود موعودصفحه 164.

(4)- عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن أبی‏طالب(علیه‌السلام) الحسنی قال: دخلت علی سیدی محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی‏طالب(علیهم‌السلام) و أنا اُرید أن اسئله عن القائم ما هو المهدی أو غیره؟ فابتدأنی فقال لی: یا أبا القاسم! إنّ القائم منّا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی؛ و الذی بعث محمداً بالنبوة و خَصَّنا بالإمامة! انّه لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لَطوّلَ الله ذلک الیوم حتی یخرج فیه فیملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً و إنّ الله تبارک و تعالی لَیصلح له أمرَه فی لیلةٍ کما أصلح أمر کلیمه موسی(علیه‌السلام) إذ ذهب لیقتبس لأهله ناراً فرجع و هو رسول نبیّ ثم قال(علیه‌السلام): أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج.

(5)- الخصال، ص616.

(6)- کمال الدین، ج1، ص 437. امام مهدی (عج) موجود موعود، ص184.

(7)- الکافی، ج3، ص424.

(8)- مهج الدعوات، ص332؛ امام مهدی (عج) موجود موعود،ص 185.

(9)- الغیبه، نعمانی، ص320.

(10)- بقره، آیه 29.

(11)- سوره اسراء، آیه1.

(12)- سبأ، آیه 47.

(13)- امام مهدی (عج) موجود موعود،ص 185.

(14)- عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: إذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم (الکافی، ج1، ص 25)؛ قال أبو عبدالله علیه‌السلام: العلم سبعة و عشرون جزءاً فجمیع ما جاءت به الرسل جزءان لم یعرف الناس حتّی الیوم غیر الحرفین فإذا قام القائم أخرج الخمس و العشرین حرفاً فبثّها فی الناس و ضمّ إلیها الحرفین حتّی یبثّها سبعة و عشرین حرفاً (منتخب الانوار، ص 201؛ ر.ک: بحار الانوار، ج52، ص 336). امام مهدی (عج) موجود موعودصفحه 187.

(15)- امام مهدی (عج) موجود موعود، ص 188.

(16)- همان

 

منبع:حوزه              http://www.untibad.blogfa.com/post-873.aspx

داستان ذوالقرنین

 

آیت الله نجم الدین مروجی طبسی، مدرس مرکز تخصصی مهدویت در برنامه "نشان صبح" به بررسی داستان ذوالقرنین و خروج یاجوج و ماجوج می پردازد.

علامه طباطبایی(ره) در جلد 13 بعد از اینکه روایاتی را در ارتباط با ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج می آورد، می فرماید: بحث ذوالقرنین ریشه قرآنی و تاریخی دارد، اما قرآن متعرض اسم ایشان و متعرض زمان ولادت، حیات، نسب و سایر مشخصاتش نشده است. در قرآن فقط به سه سفر از سفرهای ذوالقرنین اشاره شده است.

یک سفر به مغرب، یک سفر به مشرق و یک سفر هم به سد که در آن سفر به انسان های سالم و ساده برخورد کرد. در این سفر شکایاتی به ایشان شد. از یاجوج و ماجوج که فساد می کنند. از ایشان کمک خواستند و گفتند: شما در مقابل اینها سدی بسازید و ما حاضریم به شما کمک کنیم. و به آنها گفت: بیش از اینکه توقع دارید من کمک خواهم کرد و کمک انسانی از آنها گرفت.

علامه می فرماید: این شخص قبل از اینکه آیات قرآن نازل شود، از قدیم معروف به ذوالقرنین بود و اسمش نیز همین بود، نکته دوم اینکه این شخص پایبند به شریعت بوده و متدین بوده است، نکته سوم اینکه ذوالقرنین جزء کسانی است که مصداق آیه خیر دنیا و خیر آخرت است. خیر دنیا اینکه شرق و غرب دستش بود. همه چیز در برابر او خاضع بود. عدل اقامه کرد. شرور را دفع کرد. خیرات را منتشر کرد. نکته چهارم اینکه با ظالمان درگیر شد و آنها را شکنجه داد و زمین گیر کرد، نکته پنجم اینکه این سد را بعد از سفر شرق و غرب ساخت.

از مشخصات این سد این است که اضاف بر اینکه جایی غیر از مشرق و مغرب است. بین دو کوه است و در ساخت آن از آهن مذاب استفاده شده است.

علامه می فرماید: در کتب قدما اشاره ای به این قصه نشده است. در مورد سد هم سخن به میان نیامده است ولی از ملوک یمنی اشعاری به جا مانده که در آن سخنی از ذوالقرنین آمده که سفر رفته و سد ساخته است.

برخی معتقدند این سد دیوار چین است و یکی از پادشاهان چین این دیوار را ساخته تا جلوی هجوم مغول را بگیرد، از سنگ ساخته شده. شروع بنایش 264 قبل از میلاد  است و بیست سال هم طول کشیده و این پادشاه چینی همان ذوالقرنین است.

باید توجه داشت آن اوصافی که در قرآن راجع به سد و ذوالقرنین آمده، منطبق بر این دیوار نیست. همچنین آن سد از آهن ذوب شده است و این دیوار از سنگ است و بین دو کوه نیست. بعضی گفتند این سد را پادشاه آشور 700 سال قبل از میلاد ساخت تا جلوی اقوامی که حمله می کردند را بگیرد.

مرحوم شهرستانی در کتاب روح المعانی می فرماید: ذوالقرنین از ملوک و صلحای یمن است. او مسلم، موحد و عادل بود. ارتش مسلحی داشت، رفت سمت مغرب و تمام کشورهای آن منطقه را اشغال کرد. وقتی به دریای مدیترانه رسید، سمت مشرق آمد. بعد از آن به طرف افریقا رفت. انجا قومی را دید که مورد ظلم واقع می شدند. اهل آن شهر از او خواستند سدی بسازد. چرا چون یمنی ها به سدسازی خبره بودند.

علامه طباطبایی(ره) بعد از اینکه حرف های مرحوم شهرستانی را نقل می کند، می فرماید: یاجوج و ماجوج امت بزرگی هستند. در شمال آسیا که در آخرالزمان خروج کرده و فساد می کنند.

برخی معتقدند: یاجوج و ماجوج همان قوم تاتار هستند که در قرن 7 به غرب آسیا هجوم آوردند، نسل کشی راه انداختند و کاری کردند که در طول تاریخ نمونه نداشت، این قوم اول حکومت چین را شکست داد. به ایران، عراق، ترکستان و قفقاز حمله کرده و همه مقاومت ها را شکست داد. بعد از فساد به شهر خودشان برگشتند، در بازگشت به روسیه و روم حمله کردند و از آنها مالیات گرفتند. این جریان را به سد تطبیق دادند.

علامه می گوید: براساس آیات قرآن یاجوج و ماجوج از پشت سد بیرون می آیند و الان پشت سد زندانی هستند تا زمانی که این سد است، راه خروج ندارند. تا اینکه وعده الهی برسد و این سد منهدم شود و فرو ریزد. پس با قوم تاتار نیز منطبق نیست.

بنابراین این سد که توانسته در همین دنیا پشت دو کوه این قوم را نگه دارد، کجاست؟ علامه می گوید: خدا عالم است. وضعیتی در آینده پیش می آید که هیچ چیز نمی تواند جلوی حرکت را بگیرد و این در واقع اشاره به پیشرفت هاست. زیرا در آینده از مدنیت و پیشرفت هیچ چیز جلوی بشر را نمی گیرد و همه در مقابل آن هیچ نیست.

این داستان اشاره به آینده دارد که امت ها به هم نزدیک می شوند، هیچ دیواری مانع آن نمی شود، پیشگویی هایی برای پیشرفت جوامع است. موید این سخن این است که هجوم یاجوج و ماجوج و سد را کنایه از این گرفتند که اشاره به پیشرفت هاست و حتی هجومی نیست.

همچنین آن دو کوهی که سد بین آن ساخته شده است. خود زیر خاک می رود و تاثیر خود را از دست می دهد، طبق این بیان ما روایاتی که درباره آینده جهان مطرح می کنیم، موید بیاناتی است که بعد از ظهور عدل، عدالت و امنیت تا قیام قیامت حاکم است.

می بینمت

میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و

در کنار خانه ی امن خدا می بینمت

من امید وصل دیدار تو را دادم به دل

یوسف گمگشته ی خیرالنسا می بینمت

یابن طاها یابن یاسین یابن طور آقای من

شاه دین حبل المتین کهف الوری می بینمت

امپراطور زمین و آسمان بالانشین

در کنار سفره ی بیچاره ها می بینمت

در میان خلق و خوی آدمی شایسته ی

مهربانی های قلب مصطفی می بینمت

سجده های ناب طولانی برایت ارثیه ست

من تو را سجاد بر سجاده ها می بینمت

حجت اللهی و بس علم لدنی نزد توست

باقرالعلم بدون انتها می بینمت

مکتب شیعه نشان بیرقش دست شما

صادقی و صادق آل عبا می بینمت

کظم غیظ آدابی از رفتار هر روزت بود

در مقام بندگی آقا، رضا می بینمت

دست خالی آمدم ردم نکردی یا جواد

شاه جود و بخشش و اهل سخا می بینمت

گوشه چشمی کن شبی تاکه مسلمانم کنی

هادی بیگانگان و رهنما می بینمت

العجل الساعه و الغوث یابن العسگری

منجی زندانی دام بلا می بینمت

وعده ای داده ای و میدانم هرجا میشود

ذکر وخیر ساقی لب تشنه ها می بینمت

ماه پیروزی خون بر تیغ و تیر و نیزه ها

غرق حزن و ماتم و شور ونوا می بینمت

بانی غم های عاشورایی شیب الخضیب

هر شب ماه عزا در روضه ها می بینمت

پابه پای عمه جانت آمدی تا نینوا

زائر سرهای روی نیزه ها می بینمت

کودکی وصل فراق یار یادم داده است

بر دلم افتاده امشب یا ابا می بینمت

کار و باری با من عاصی نداری نازنین ؟

اربعین، صحن و سرای کربلا می بینمت

شعر: علیرضا خاکساری

http://serishabad.kowsarblog.ir/?p=122050&more=1&c=1&tb=1&pb=1

صدای تو

تقدیم میکنم سرو جان را ز فرط شوق 
گر بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان 
صد مرحبا بر آن که گرفته است توشه ای 
از روی دلربای تو یا صاحب الزمان 
آری صفای مجمع سوته دلان همه
 می باشد از صفای تو یا صاحب الزمان 
والله بر تمام سلاطین روزگار 
دارد شرف گدای تو یا صاحب الزمان
 بیگانه است با همه بیگانگان 
شد هر که آشنای تو یا صاحب الزمان 
مشمول لطف حق نشود آن کسی که نیست 
مشمول او دعای تو یا صاحب الزمان
 از ارتکاب هر عملی قصد عاشقان 
اول بود رضای تو یا صاحب الزمان 
شکر خدا که با همه بی لیاقتی 
های ماست جای تو یا صاحب الزمان 
ما را برای روز جزا زاد و توشه ای 
نبود مگر ولای تو یا صاحب الزمان 
کی می شود به دیده ما جلوه گر شود
 رخسار حق نمای تو یا صاحب الزمان 
کی از کنار بیت خدا می شود بلند 
آن صوت جانفزای تو یا صاحب الزمان 
بر این مریض جان به لب از درد افتراق 
کی می رسد دوای تو یا صاحب الزمان 
خود واقفی که « ملتجی » ات در تمام عمر 
دارد به سر هوای تو یا صاحب الزمان
--------------
http://ya-ali110.persianblog.ir/page/1
------------

صفای ضمیر

     تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی؟

                                           چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟ 

      اگر حجاب ظهورت وجود تار من است

                                       خدا کند که بمیرم چرا نمی آیی؟ 

          تو امر کن سر خود را بدست می گیرم

                                          ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟

        میان خلقت من با گل تو رابطه ای است 

                                     من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ 

         هوای دیدن سرداب غیبتت دارم 

                                    به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟

--------------

http://tamana1370.blogfa.com

--------------