شباهتهاى حضرت زهرا (علیها السّلام) وحضرت مهدى (علیه السّلام)
نویسنده : علی مصلحی
بین این دو بزرگوار شباهتهایى در اسمها وصفات وجود دارد؛ که در ذیل به بیست وپنج مورد از آن اشاره مى شود.
حضرت زهرا بقیه النبوه وحضرت مهدى بقیه الانبیاء وبقیه العتره
الف: حضرت زهرا باقیمانده وادامه ى نبوت است.
حضرت زهرا (علیها السلام) پس از خواندن خطبه ى فدکیه وبازگشت به خانه، سخنانى گفتند. حضرت على (علیه السلام) ایشان را، با این لقب مورد خطاب قرار دادند: یا ابنه الصفوه وبقیه النبوه.(۱)
ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) باقیمانده وادامه همه انبیاى الهی
حضرت حکیمه خاتون در ضمن نقل حدیث شب تولد امام زمان (علیه السلام) مى گوید: او را خدمت امام عسکرى (علیه السلام) آوردم؛ پس…فرمود: (سخن بگو اى حجه الله وبقیه الا نبیاء ونورالا صفیاء وغوث الفقراء وخاتم الا وصیاء ونور الا تقیاء…؛ پس او (عجل الله فرجه) فرمود: اشهد ان لا اله الاالله و..)..(۲)
پس مى بینیم که امام عسکرى (علیه السلام) او را با لقب (بقیه الانبیاء) باقیمانده انبیاء خطاب کرد.
ج: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) باقیمانده برگزیدگان وعترت پیامبر است.
در استغاثه به حضرت مهدى (عجل الله فرجه)، بعد از خواندن دو رکعت نماز مى گوییم: سلام الله الکامل التام الشامل العام… علی… سلاله النبوه وبقیه العتره والصفوه صاحب الزمان.(۳)
پس درود خدا را بر کسى که باقیمانده عترت وصفوت است، مى فرستیم.
د: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) سلاله النبوه است.
ملاحظه کردید که در دعاى پیشین، بعد از استغاثه به حضرت مهدى (عجل الله فرجه)، درود خدا را بر کسى که سلاله نبوت است، مى فرستیم.
ه-: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) بقیه الله است.
روایات زیادى داریم که امام زمان (علیه السلام) بقیه الله است. در ذیل به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
سؤال شد: آیا مى توانیم به حضرت قائم (عجل الله فرجه) به عنوان امیر المؤمنین درود بفرستیم وبگوییم
(السلام علیک یا امیر المؤمنین)
حضرت فرمود: خیر، آن اسم خاص امیرمؤمنان على (علیه السلام) است؛ که خداوند او را به این نام نامیده است. هرگز کسى را جز او نتوان به این نام نامید. هر کس به این نام نامیده شود؛ چه قبل از امیر المؤمنین على (علیه السلام) باشد، چه بعدش، کافر است.
عرض نمود: پس چگونه بر او (عجل الله فرجه) سلام کنیم؟ فرمود: بگو (السلام علیک یا بقیه الله)، سلام بر تو اى باقیمانده خدا. سپس امام صادق (علیه السلام) آیه ۸۶ سوره هود را تلاوت فرمود که: (باقیمانده الهى بهتر است براى شما، اگر مؤمن باشید).
اى احمد بن اسحاق! خداى تبارک وتعالى از روزى که آدم را آفرید، تا روزى که قیامت به پا شود، زمین را خالى از حجت نگذاشته ونمى گذارد؛ بلکه همواره حجت خدا در روى زمین خواهد بود؛ که خداوند به وسیله او بلاها را از زمینیان دفع مى کند وبه برکت او باران مى فرستد وبه خاطر او برکات زمین را خارج مى نماید.
گفتم: پس امام بعد از شما کیست؟ (امام بدون اینکه جوابى بدهد) با شتاب از جاى برخاسته وداخل اطاقى شدند؛ در هنگام بیرون آمدن کودکى را بر دوش خود آورد، که صورتش چون ماه شب چهارده بود وتقریباً سه ساله بود؛ آنگاه خطاب به من فرمود: اگر منزلت تو در پیش حضرت احدیت وحجتهاى پروردگار نبود، پسرم را به تو نشان نمى دادم.
عرضه داشتم: آیا علامتى هست که من بیشتر مطمئن شوم ودلم آرامش پذیرد؟ پس ناگهان حجت خدا با زبان فصیح وآشکار فرمود: انا بقیه الله فى ارضه والمنتقم من اعدائه ولاتطلب اثرا بعد عینٍ یا احمدبن اسحاق…(۶)
(من تنها بازمانده خدا در زمین هستم؛ از دشمنان خدا انتقام مى گیرم. واى احمدبن اسحاق! پس از دیدن، دیگر نشانه نپرس).
امام زمان (علیه السلام) نخستین چیزى که به زبان مى آورد، این آیه شریفه است (باقیمانده الهى براى شما بهتر است، اگر مؤمن هستید) سپس مى فرماید: بقیه الله من هستم؛ من حجت الهى وخلیفه الهى بر شما هستم. پس هیچ مسلمانى در روى زمین بر او سلام نمى کند، مگر به این عبارت که: سلام بر شما اى بقیه الله در زمین الهی.
هوالذى یجمع الکلم ویُتِمُّ النِعَم ویحِق اللّه به الحق ویزهِق الباطل وهو مَهدیُّکم والمنتظَر ثم قرا (بقیه الله خیر لکم) وقال: هو والله بقیه الله.(۸)
او کسى است که وحدت کلمه ایجاد مى کند ونعمتها را کامل مى سازد. خداوند حق را به دست او تحقق مى بخشد وباطل را نابود مى سازد. او مهدى منتظر شماست. آنگاه این آیه را تلاوت کرد: (بقیه الله خیر لکم) سپس فرمود: به خدا سوگند بقیه الله (تنها بازمانده از حجتهاى الهى) اوست.
حضرت زهرا سیده النساء وحضرت مهدى سید الخلق است
الف) حضرت زهرا سرور زنان است.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلّم) در موارد متعددى به دختر گرامى خود این لقب را داده اند؛
ابن عباس نقل مى کند که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلّم) فرمود: وامّا ابنَتى فاطمه فانها سیده نساء العالمین من الاولین والاخرین.(۹)
اما دخترم فاطمه، سرور زنان عالم از اولین وآخرین مى باشد.
ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) سیدالخلق است.
این لقب را حضرت رضا (علیه السلام) به فرزند گرامیش حضرت مهدى (علیه السلام) داده اند.
عن الحسن بن شاذان الواسطى قال: کتبت الى ابى الحسن الرضا (علیه السلام): اشکو جفأ اهل واسط وحملهم على، وکانت عصابه من العثمانیه تؤذینی؛ فوقع بخطه: ان الله تبارک وتعالى اخذ میثاق اولیائنا على الصبر فى دوله الباطل؛ فاصبر لحکم ربّک. فلو قد قام سیدالخلق لقالوا: (یا ویلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن وصدق المرسلون). (۱۰) و(۱۱).
حسن بن شاذان مى گوید: نامه اى نوشتم خدمت امام رضا (علیه السلام) واز جفا ویورش واذیّت اهل واسط، که جمعى از عثمانیان بودند، بر خود شکایت کردم. حضرت به خط مبارک جواب فرمودند: خداوند از دوستان ما پیمان گرفته که در دولت باطل صبر کنند؛ تو هم صبر کن (نگران نباش). وقتى که سید الخلق قیام کند، دشمنان مى خوانند: (واى بر ما! چه کسى ما را از قبورمان مبعوث کرده؟ این همان است که خداوند وعده داده بود؛ وفرستادگان الهى راست مى گفتند).
مرحوم علامه مجلسى مى گوید: مراد از سید الخلق، قائم (علیه السلام) است. پس دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در آن زمان رجعت مى کنند ومؤمنان از آنها انتقام مى گیرند. پس دشمنان مى گویند: (یا ویلنا..)..(۱۲)
حضرت زهرا طاهره وحضرت مهدى طاهر است
الف) حضرت زهرا (علیها السلام) طاهره است.
این مطلب هم از آیه تطهیر استفاده مى شود وهم مى بینیم پیامبر آن حضرت را به این لقب نامیدند.
اسماء بنت عمیس مى گوید: قال النبى (صلى الله علیه وآله وسّلم): اما عَلِمت انّ ابنتى طاهره مطهره…(۱۳)
پس پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: آیا نمى دانى که دخترم پاک وپاکیزه است؛
آیه تطهیر هم دلیل دیگرى بر پاک بودن حضرت از رجس وپلیدیها است. (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهّرَکم تطهیرا).(۱۴)
خداوند اراده کرده که ناپاکى را از شما اهل بیت دور کند وشما را پاک قرار بدهد).
این آیه به اجماع خاصه وعامه در شأن پنج تن آل عباست.(۱۵)
ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) طاهر است.
این لقب را پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلّم) به امام زمان (علیه السلام) داده اند؛ در ضمن حدیثى که فرمود: ان الله عز وجل رَکبَ فى صلبِ الحسن (اى العسکرى) (علیه السلام) نطفَه مبارکه زکیه طیبه طاهرهً مطهره؛ یرضى بها کل مؤمن اخذ الله میثاقه بالولایه ویکف ر بها کل جاحدٍ؛ فهو امامٌ تقى نقى هادٍ مهدی…(۱۶)
خداوند در صلب امام حسن (عسکرى) (علیه السلام) نطفه اى مبارک، پاک وپاکیزه تعبیه نمود؛ که هر مؤمنى که خداوند از او پیمان ولایت گرفته، از او خشنود مى شود وهر منکرى به او کفر مى ورزد. او پیشواى پارسا، پاکیزه، هادى ومهدى است.
در روایت دیگرى امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اذا کان ذلک فکونوا اجلاسَ بیوتکم حتى یظهر الطاهر بن المطهر ذوالغیبه…(۱۷)
وقتى آخر الزمان شد وفتنه ها به وجود آمد، شما گلیم خانه ى خود باشید؛ تا خداوند امام پاکیزه وپسر پاکیزه را ظاهر کند.
ودر دعایى که دستور داده اند در زمان غیبت بخوانیم، دارد…: وزد فى کرامتک له فانه الهادی… الطاهر التقى النقى الزکى الرضى المرضى الصابر المجتهد الشکور…(۱۸)
عرض مى کنیم: خدایا! بر لطف وکرامتت نسبت به او بیفزا؛ که اوست هادی… پاک، با تقوا پاکیزه، منزه، صاحب مقام رضا وخشنودى خدا، صبر کننده، سپاسگزار و…
حضرت زهرا مبارکه وحضرت مهدى مبارک است
الف) حضرت زهرا (علیها السلام) مبارکه است.
مبارک از برکت گرفته شده؛ به معناى رشد وزیاده. مبارک یعنى آنچه که از او خیر زیاد بیاید.(۱۹)
به حضرت زهرا (علیها السلام) از این جهت مبارک مى گویند که او کوثر، (انا اعطیناک الکوثر) است؛ همان طور که فخر رازى در تفسیر خود گفته: مراد صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (علیها السلام) است.(۲۰) وصاحب مجمع البیان مى گوید: کوثر، زیادى نسل وفرزند است؛ که از فاطمه زهرا (علیها السلام) واولاد وى، نسل رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلّم) آنچنان فراوان شد، که نتوان شماره کرد.
مرحوم علامه طباطبایى مى فرماید: مراد از کوثرى که خداوند به پیامبر (صلى الله علیه وآله وسّلم) عطا فرمود، فقط کثرت ذریه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلّم) مى باشد، یا مراد، خیر کثیر است، وکثرت ذریه، مراد مى باشد، در ضمن خیر کثیر؛ واگر غیر از این، معنا کنیم، محقق کردن ومحکم کردن کلا م به واسطه آیه (ان شانئک هو الابتر) خالى از فایده مى شود.(۲۱) و(۲۲).
ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) مبارک است.
در ضمن لقبهایى که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسّلم) براى آن حضرت شمردند، همین لقب مبارک است.(۲۳)
وقتى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلّم) در بیاناتى آخر الزمان را ترسیم مى کنند، مى فرماید: ولا یزال ذلک البلاد على اهل ذلک الزمان، حتى اذا یئسوا وقنطوا واساؤوا الظّن اَلاّ یفرَّجَ عنهم؛ اذ بعث الله رجلا من اطایِب عترتى وابرارِ ذرّیّتى عَدلاً مبارکاً زکیّا.(۲۴)
این گرفتارى با مردم آن زمان خواهد بود؛ تا هنگامى که مأیوس ونا امید شوند وتصور کنند که دیگر خداوند از آنها رفع گرفتارى نخواهد فرمود؛ آنگاه خداوند مردى را از بهترین فرزندان وپاکترین عترت من بر مى انگیزد؛ که سرا پا عدل وبرکت وپاکى است.
حضرت زهرا زکیه وحضرت مهدى زکى است
(زکوه) به معناى نمو وزیادتی(۲۵) یا به معناى پاکیزه از خباثت نفس، کینه، بخل، حسد وهرگونه پلیدى وکثافت ظاهرى وباطنى است.(۲۶)
الف) حضرت زهرا (سلام الله علیها) زکیه است.
در ذیل کلمه (مبارکه) از آن سخن گفتیم.
ب) حضرت مهدى زکى است.
از جمله القابى که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسّلم) به حضرت مهدى (علیه السلام) داده اند، زکى است؛ که روایات آن را در ذیل شباهتهاى ۳ و۴ ذکر نمودیم.
همچنین امیرمؤمنان على (علیه السلام) در ضمن نامه اى به معاویه این لقب را به حضرت مهدى (علیه السلام) داده اند… واِنّ رج لا مِن ولدِک، مَشومٌ ملعونٌ… ویَعرَب منهم رجلٌ من ولدى زکى نقى الذى یملا الارض قسطا وعدلاً.(۲۷)
مردى از نسل تو که شوم وملعون است… سپاهى به سوى مدینه مى فرستد… ومردى پاک وپاکیزه از نسل من، از میان آنها مى گریزد وزمین را پر از عدل وداد مى نماید.
حضرت زهرا طیبه وحضرت مهدى طیب است
الف) حضرت زهرا (سلام الله علیها) طیبه است.
مرحوم سیدبن طاووس بعد از نقل روایت فضیلت اهداى نماز به معصومین (علیهم ا لسّلام) مى فرماید: بعد از نماز هدیه به هر یک از معصومین این دعا را بخواند…، دعایى که بعد از خواندن نماز هدیه به حضرت زهرا (علیها السلام) مى فرماید، این است که بگوید: اللهم اِن هاتَینِ الرکعتین هدیه منى إلى الطاهره المطهره الطیبه الزکیه فاطمه اللهم… واَثِبنى علیهما افضل املى ورجایى فیک وفى نبیک (صلوات اللّه علیه وآله) ووصى نبیک والطیبه الطاهره فاطمه…(۲۸)
ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) طیب است.
روایات آن در ذیل شباهتهاى سوم وچهارم آمده است.
حضرت زهرا مطهره وحضرت مهدى مطهر است
روایاتى که دلالت بر این مطلب مى کند در ذیل شباهت سوّم آمده است.
حضرت زهرا تقیه وحضرت مهدى تقى است
الف) حضرت زهرا (سلام الله علیها) تقیه است.
حضرت زهرا (علیها السلام) در اوج قله تقوا مى باشد. در زیارت حضرتش مى خوانیم:
السلام علیک ایتها التقیّه النقیّه(۲۹) سلام بر تو اى ذات متقى پاک.
یا مى خوانیم: اللهم صل على محمد واهل بیته وصلّ على البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النقیه الرضیه المرضیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره.(۳۰)
ب) حضرت مهدى (عجل الله فرجه) تقى است.
در ذیل شباهت سوّم، روایتى که دلالت بر این مطلب مى کند، ذکر شد.
حضرت زهرا نقیه وحضرت مهدى نقى است
روایاتى که دلالت بر این مطلب مى کند در ذیل شباهتهاى ۳ و۵ و۸ ذکر شده.
حضرت زهرا محدثه وحضرت مهدى محدث است
الف) حضرت زهرا (سلام الله علیها) محدثه است.
بیش از ده روایت داریم که دلا لت دارند ملائکه بر حضرت زهرا (علیها السلام) فرود آمده وبا ایشان سخن مى گفتند؛ از این روى به او محدَّثه گفتند.
در اینجا به بعضى از آن روایات اشاره مى کنیم:
از امام صادق (علیه السلام) پیرامون مصحف فاطمه (علیها السلام) سؤال کردند. امام پس از سکوتى طولانى فرمود:
اِنک ملَتَبحَثونَ عمّا تریدون وعما لا تریدون. ان فاطمه مکثت بعد رسول الله (صلى الله علیه وآله وسّلم) خمسه وسبعین یوماً وکان دخلها حزن شدید على ابیها؛ وکان جبرئیل یأتیها فَیُحسِنُ عزاها على ابیها ویطیب نفسها ویخبرها عن ابیه ومکانه ویخبرها بما یکون بعدها، وکان على (علیه السلام) یکتب ذلک؛ فهذا مصحف فاطمه.(۳۱)
شما از هر چیزى سؤال مى کنید. زهرا (علیها السلام) بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسّلم) هفتاد وپنج روز بیشتر زنده نبود؛ وبه سبب فقدان پدر، بسیار محزون بود؛ از این رو همیشه جبرئیل به نزد او مى آمد وعلا وه بر اینکه او را تسلیت مى گفت وتسلاى او بود، او را از جایگاه او واخبار آینده آگاه مى کرد وحضرت على (علیه السلام) همآنها را مى نوشت. این نوشته ها، مصحف فاطمه (علیها السلام) است.(۳۲)
امام صادق (علیه السلام) همچنین فرمودند: انما سمیت فاطمه محدثه لان الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادى مریم بنت عمران؛ فتقول الملائکه یا فاطمه! ان الله اصطفاک وطهّرِک على نساء العالمین.(۳۳)
همانا فاطمه را محدثه نامیدند، چون که همیشه ملا ئکه از آسمان بر او هبوط مى کردند؛ پس همان گونه که حضرت مریم (علیها السلام) را مورد ندا قرار دادند، او را هم مورد خطاب قرار دادند وگفتند: اى فاطمه! خداوند تو را بر تمام زنان عالم برگزید وتورا پاکیزه قرار داد.
ب: حضرت مهدى (عجل الله فرجه) محدث است.
در این زمینه دو دسته روایات داریم. یک دسته از آنها به طور عموم دلالت مى کند که کل ائمه (علیهم السلام) محدث هستند ودسته دیگر روایاتى است که دلالت مى کند حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) محدث است.
پاورقى:
________________________________________
(۱) فاطمه، بهجه قلب المصطفى، ص ۳۶۵ به نقل از بحار الأنوار، ج ۸، ص ۱۰۹ الى ۱۱۲٫
(۲) نجم الثاقب، ص ۲۹ و۴۲٫
(۳) بحار الأنوار، ج ۱۰۲، ص ۲۴۶٫ مفاتیح الجنان، (استغاثه به حضرت حجه) (علیه السّلام).
(۴) هود، ۸۶٫
(۵) روزگار رهایى، ج ۱، ص ۱۱۰ به نقل از بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۷۳ وح ۱۶۵، به نقل از منتخب الاثر، ص ۵۱۷٫
(۶) روزگار رهایى، ج ۱، ص ۱۶۰ به نقل از نه منبع.
(۷) روزگار رهایى، ج ۱، ص ۴۸۵ به نقل از دوازده منبع – نجم الثاقب، ص ۴۰٫
(۸) روزگار رهایى، ج، ص۶۶۳ به نقل از الزام الناصب، ص ۵۷٫
(۹) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص ۱۱۶، به نقل از بحار الأنوار.
(۱۰) یس، ۵۲٫
(۱۱) فروع کافى، ط دار الاضواء، ج ۸، ص، ح ۳۴۶٫
(۱۲) مراه العقول، ط دارالکتب، ج ۲۶، ص ۲۱۷٫
(۱۳) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص ۱۲۱ به نقل از ذخائر العقبى (طبری) وبه نقل از نزهه المجالس (صفوری)، ص ۲۲۷٫
(۱۴) احزاب، ۳۷٫
(۱۵) ر.ک: به فاطمه، من المهد الى اللحد وفاطمه بهجه قلب المصطفى (صلى الله علیه وآله وسلّم) تحت عنوا ن طاهره.
(۱۶) روزگار رهایى، ج ۱، ص ۷۶ به نقل از بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ وبه نقل از اعلام الورى، ص ۳۸۱ وچند منبع دیگر.
(۱۷) روزگار رهایى، ج ۲، ص ۷۰۶ به نقل از بحار الأنوار، ج ۵۲، ص وبشاره الاسلام، ص ۲۳٫
(۱۸) کمال الدین، چاپ جامعه مدرسین، ج ۲، ص۵۱۳ ومفاتیح، دعا در غیبت امام زمان (علیه السّلام).
(۱۹) لسان العرب، ماده برک.
(۲۰) تفسیر کبیر، ج ۳۲، ص۱۲۴٫
(۲۱) المیزان، ج ۲۰، ذیل سوره کوثر.
(۲۲) براى توضیح بیشتر، به کتب تفسیرى، وکتاب فاطمه، من المهد الى اللحد، وفاطمه، بهجه قلب المصطفى (صلى الله علیه وآله وسلّم) رجوع شود.
(۲۳) در شباهت سوم، گذشت.
(۲۴) روزگار رهایى، ج ۲، ص۹۵۰، به نقل از الملاح والفتن، ص ۱۰۸٫
(۲۵) فاطمه (علیها السلام)، من المهد الى اللحد، ص ۱۰۵٫
(۲۶) جنه العاصمه، ص ۵۷٫
(۲۷) روزگار رهایى، ج ۲، ص۱۰۸۸، به نقل از غیبت طوسى، ص ۲۶۹ ومنابع دیگر.
(۲۸) جمال الاسبوع، ط آفاق، ص ۳۰٫
(۲۹) مفاتیح الجنان، زیارت حضرت زهرا (علیها السلام)، واقبال سیدبن طاووس، عمل روز بیستم جمادى الاخره.
(۳۰) همان.
(۳۱) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص ۱۱۳، به نقل از بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۷۹ و۸۰ و۱۹۵٫
(۳۲) به تعبیر استاد، این روایت از روایات صحیحى است که حضرت امام (ره) به آن استناد مى کردند واین هبوط جبرئیل را بر حضرت زهرا (علیها السلام) از بزرگترین فضایل مى شمارد ر.ک: به کتاب چشمه در بستر، چاپ حضور، پاییز ۱۳۷۵، ص ۲۸۶٫
(۳۳) فاطمه، من المهد الى اللحد، ص ۱۱۱، به نقل از علل الشرایع.